سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گفت و گو با حجت الاسلام عبدالکریم عابدینی ( مفسر قرآن) بخش دوم

ارسال‌کننده : فصل رویش2 در : 88/5/12 12:9 عصر

س: ) استاد ؛ برخی بر این باورند که اگر کسی فلسفه نداند، هیچ چیزی از قرآن درک نمی کند . این صحبت ها را هم معمولاً به آیت الله حسن زاده و آیت الله جوادی آملی نسبت می دهند . ارزیابی شما از این نظریه چیست ؟  

ج: ) نخیر ! اینکه کسی فلسفه نداند ، هیچ چیزی از قرآن نمی فهمد درست نیست . ولی اگر در قران به آیه ای برسیم که مثلاً بحث وحدت وجود در آن مطرح می شود ، در این صورت اگر کسی بخواهد در مورد این آیه اظهار نظر بکند، حداقل باید در حال و هوای مفاهیم و اصطلاحات فلسفی باشد. اگر حرف این عزیزان درست باشد باید خداوند به جای یا ایها الناس می فرمود یا ایها الفلاسفه .

قرآن برای همه نازل شده و هر کسی در حد خودش می تواند قرآن را درک کند . البته ( هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون ) هر کس علم و دانش بیشتری داشته باشد به همان اندازه بهره بیشتری از قرآن می برد . اگر کسی در علم نجوم اطلاعات داشته باشد، آیات مربوط به ستاره شناسی را بهتر می فهمد. قرآن می فرماید:« و اللیل إذا یغشی » اگر بخواهیم مفهوم دقیق لیل و سایه ای که بر زمین گسترده می شود را بفهمیم باید به اطلاعاتی در مورد حرکت وضعی و انتقالی زمین، رابطه زمین با خورشید و کرات دیگر دست یافته باشیم . ولی از همه مهم تر فرموده قرآن است : « لا یمسه إلا المطهرون » اگر انسان همه این علوم را بداند اما دلی آکنده از گناه و معصیت و شرک داشته باشد، قرآن دست رد بر سینه چنین نامحرمی می زند. لذا ائمه اطهار ( علیهم السلام ) که در اوج قله طهارت و پاکی بودند، اسرار حقایق و باطن قرآن را به خوبی می دانند .

از امام حسین (ع) حدیثی نقل شده با این عبارت که ( کتاب الله عزو جل علی أربعه أشیاء : علی العباره و الإشاره و اللطائف و الحقائق . فالعباره للعوام و الإشاره للخواص و اللطائف للاولیاء و الحقائق للأنبیاء ) این حدیث گویای آن است که کتاب خدا ظاهر و عبارتی دارد و ما خیلی هم تفسیر بدانیم با ظاهر کتاب خدا سر و کار داریم ؛ اما اگر دلی پاک و طاهر داشته باشیم ، به اندازه طهارت باطن، از زیبایی ها، شیرینی ها و اسرار کتاب خدا روزی ما می شود .

س: ) به نظر شما، عنوان درس خارج برای تفسیر هم صدق می کند ؟

ج: ) البته تاکنون تفسیر به این شکل مطرح نبوده ولی اگر مثل فقه و اصول ، کرسی درسی برای تفسیر داشته باشیم ، استاد مبرزی باشد و شاگردانی که به برخی مبانی آگاهی داشته باشند ، اقوال و ریشه های اقوال را بدانند و اظهار نظر بکنند و استاد صاحب نظر هم در پایان جمع بندی مناسبی از مباحث داشته باشد ، در این صورت همان مسیر اجتهاد در فقه و اصول ، در تفسیر هم طی شده و عنوان درس خارج برای تفسیر هم صدق می کند .

س: ) به نظر حضرتعالی آیا حوزه های علمیه توانسته اند وظیفه خود را نسبت به قرآن و تفسیر انجام دهند؟

ج: ) بنده چند سال پیش مقاله ای در مورد ضرورت محوریت ثقلین در نظام آموزشی حوزه نوشتم که در یکی از همایشهای حوزه علمیه قم ارائه گردید. حرف و گلایه بنده در آن مقاله این است که با وجود اینکه ما مدعو ثقلین هستیم ، چرا به بخشی از آن پرداختیم ؟ چرا فقط فقه و اصول را گرفته اما فقه اکبر را واگذاشتیم ؟ چرا معارف و حقایق اعتقادی، اخلاقی و بسیاری از مسائلی که جوامع بشری به شدت به آن محتاجند و حوزه باید این نیاز ها را پاسخگو باشد را واگذاشتیم ؟ پاسخگویی به این نیاز ها امکان ندارد مگر اینکه قرآن را جدی ترین متن آموزشی حوزه ها به حساب بیاوریم . در این زمینه از طرف حوزه ها خیلی کوتاهی شده است .

س: ) استاد در حوزه قزوین چطور ؟ آیا حوزه علمیه قزوین این خدمت را در قبال قرآن کریم انجام داده است ؟

ج: ) من این خدمت را احساس نکردم و فکر می کنم این خلأ در قزوین هم وجود دارد. البته نه تنها در حوزه علمیه قزوین ، بلکه در تمام حوزه ها این کوتاهی در حق قرآن بوده است . اگر هم حوزه ای استثنائاً این کار را انجام داده ، ما خبر نداریم . البته قبول دارم که حوزه ها رویکردشان به قرآن بیشتر از گذشته شده و گامهای خوبی برداشته اند اما فاصله ما تا جائی که قرآن محور همه حرکتهای علمی و آموزشی قرار بگیرد ، خیلی زیاد است . هنوز تا جائی که مشمول آیه « قال الرسول یا رب إن قومی إتخذوا هذا القرآن مهجوراً » نشویم فاصله زیادی مانده است .

فصل رویش : خیلی ممنون که به سئوالات ما جواب دادید . امیدواریم که در تمامی فعالیتهای تفسیری خود ، به مدد قرآن موفق و مؤید باشید . چاپ کتاب « در جستجوی لیله القدر » را هم پیشاپیش تبریک عرض می کنیم .

ج: ) بنده هم خیلی سپاسگزارم ، شما هم در تهیه و انتشار مطالب حرکت آفرین موفق باشید .